
متن عاشقانه کوتاه لاکچری و خفن دونفره
****
و شاید پاییزحکایت عشــــق
زنجیروار بـــــــــرگ هاست هر
کدام به خاطــر دیگری خود
را به زمین می اندازندو صدای
خش خش خــــرد شدنشان در
زیر پای ماآخرین پچ پچ های
"دوستـ❣ـت دارم" است...!!!
*****
برای دیدن ادامه جملات به ادامه مطلب بروید.
******
لبم هوای لبت را
دلم هوای دلت
عجب هوای عزیزی
میان فکر من است
و مانده ام که ... بگویم ...؟؟؟
تنم هوای تنت
=-=-=-=
خیال قشنگیست
اگر من
کلید بچرخانم
تو از پنجره تابیده باشی
و خانه عطر بوسه بگیرد.
=-=-=-=
_دیگر ؛
نه از خدا خواهم گفت.
و نه از عشق ....
تو از هر گفته یی گویاتری!
=-=-=-=
از لیوانها
به لیوان شکسته فکر میکنی
از آدمها
به کسی که از دست دادهای
به کسی که به دست نیاوردهای
همیشه
چیزی که نیست
بهتر است!
=-=-=-=
بیتو من
با بدن لخت خیابان
چه کنم؟
باغمانگیزترین حالت تهران
چه کنم!؟
=-=-=-=
نکند دست کسی
دست تو را
لمس کند!
کاش این دلهره
اینقدر
دل آزار نبود...!
=-=-=-=-=
"همرنگ" تمام
"آرزوهای" منی
"غارتگر" قلب و "جان"
و "دنیای" منی
"دور" از "تو"
"نفس" کشیدنم
"ممکن" نیست
من "ماهی" تشنه ام
تو "دریای" منی...!!
=-=-=-=
این شهر،
بی'تــو'
مرا کم دارد!!!
به این منِ 'تو' شده نگاه کن!
دارد فریاد میزند بودنت را . . . !
'تو'
که هستی!
'تو'
فقط مرا به جای خود بردی!
و گرنه
'تو'
که هستی . . .