دانلود رمان دختر شمالی نویسنده لیلین

خلاصه رمان دختر شمالی
با رفتنم صدای اعتراض سیما خانوم و سرهنگ روزبهانی بلند شد. آنها میخواستند که من در جمع حضور داشته باشم. عمه بهجت به دنبالم آمد و من برای بار دوم وارد اتاق شدم. سیما خانوم برایم در کنار خود جا باز کرده بود همه تلاشم این بود که به مجید و شهلا نگاهی نیندازم. رمان نگاه خشمگینشان را بروی خودم احساس میکردم دخترک ریز نقش و زیبایی کنار سیما خانوم نشسته بود و با چشم های کنجکاو و مغرورش سر تا پایم را برانداز میکرد حدس میزدم که همسر سعید باشد. سیما خانوم گفت: بیا دختر گلم اینجا بشین! کنارش نشستم.
شهلا درست روبرویم نشسته بود و با نفرت نگاهم میکرد. آقای میرزایی پدر مصطفی حرف های جدی را پیش کشید و به اصطلاح سراصل مطلب رفت. آن طور که از حرفهای او فهمیدم نوید خانه نداشت و ماشینی را هم که زیر پایش بود سرهنگ خریده بود. با یکی از دوستانش شریکی عکاسی بزرگی زده بود و خوشبختانه درآمد خوبی داشت هر چند تنها پنج ماهی میشد که از شروع کارشان میگذشت با خودم گفتم (ببین آقا نوید جدا از خوش تیپیت نه اخلاق داری و نه یه موقعیت درست و حسابی آخه من به چی توجواب مثبت بدم؟
مشخصات رمان دختر شمالی
نام رمان |
دختر شمالی |
نویسنده |
لیلین |
فرمت رمان |
pdf |
تعدادصفحات |
244 |
زبان |
فارسی |
موضوع رمان |
عاشقانه / اجتماعی / معمایی |
دانلود رمان با لینک مستقیم