دانلود رمان بانوی گندم زار نویسنده پرستو مهاجر
خلاصه رمان بانوی گندم زار
شب تولد سهند بود از صبح با کمک ترانه تلاش کرده بودم بهترین تولد رو براش بگیرم یه تولد دو نفره عاشقانه، اگه آدم ها رؤیاهاشون رو نداشتن باید به چه امیدی به زندگی ادامه میدادن. گوشه گوشه خونه رو پر کرده بودم از گل های یاس گل مورد علاقه سهند! میز شام که سلیقه زیادی براش بکار برده بودم با چند شاخه رز قرمز و یاس سفید و دوتا شمع.
کیک خونگی پختم تزیین کردم روش نوشتم، عشقم تولدت مبارک. رمان ترانه بعد از کلی سفارش که مواظب خودم باشم رفت خیلی خسته شده بودم. روی مبل نشستم و دستم رو روی
شکمم گذاشتم. هنوز تغییری نکرده بود ولی یه حس خوب تو وجودم بود حس خوب مادر شدن این که یه موجود کوچولو توی وجودم داشت بزرگ میشد لبخند زدم و شروع کردم باهاش به صحبت کرد. -عزیز دلم امروز خسته شدی ببخشید مامانی، آخه میدونی امروز تولد باباجونه مطمئنم وقتی بیاد ببینه لوبیای کوچولوش اینقدر زحمت کشیده و براش تولد گرفته خیلی خوشحال میشه. صدای چرخش کلید توی در اومد. -عزیزم بابایی اومد بدو بریم استقبالش. بلند شدم به سمتش رفتم: سلام خسته نباشی. سری در جواب تکون داد
مشخصات رمان بانوی گندم زار
نام رمان |
بانوی گندم زار |
نویسنده |
پرستو مهاجر
|
فرمت رمان |
pdf |
تعدادصفحات |
392 |
زبان |
فارسی |
موضوع رمان |
عاشقانه / انتقامی / بزرگسال |
دانلود رمان با لینک مستقیم